عمو پورنگ
این روزها باوجود تعدد رسانهها و برنامههای مختلف تلویزیونی، اینترنتی و ... کودکان گزینههای زیادی برای انتخاب برنامه موردعلاقهشان دارند. اما هیچکدام عموپورنگ خودمان نمیشود. داریوش فرضیایی با مجموعه «تورنگ و پورنگ» به شهر رسید و بعد بچهها واژه عمو را به نامش اضافه کردند. هرچند عموپورنگ و برنامههایش همچنان محبوبیت زیادی در میان کودکان و حتی بزرگسالان دارد، اما آن روزها گل سرسبد برنامههای کودک تلویزیون بود. کودکان هر بعد از ظهر منتظر اجرای این برنامه شاد، آموزنده و جذاب مینشستند. ترانهها، لهجههای شیرین و شخصیتهای جذابی طراحی میکرد، رنگ و بوی دوستداشتنیای به برنامههایش میداد. ترانههای ساده و کودکانهای که هنوز هم برای کودکان از گل درآمده آنروزها خاطرهانگیز است. تکتک اردک و گلدون و ... . علاقهمندان آن برنامهها حتماً امیرمحمد تقیان زوج قدیمی عموپورنگ را هم به یاد دارند. امیرمحمد البته یکی از هنرمندان حاضر در برنامههای وی بود که نقش شخصیتهای مختلف زیادی ازجمله گلدونخان، آقا نگهدار و آقا ممنون را ایفا میکرد. داریوش فرضیایی در زندگی شخصیاش هم همان عموپورنگ پرانرژی و قبراق است. به قول خودش از 9 سالگی دیگر بزرگ نشده و در همان حال و هوایی کودکی مانده است. او سالهاست زندگیاش را بهنوعی وقف کودکان کرده و از هیچ تلاشی برای حمایت از آنها دریغ نمیکند. از برنامهسازی در تلویزیون گرفته تا اجرای جنگهای زنده و فعالیتهای خیرخواهانه و اجتماعی مختلف.
خانواده
داریوش فرضیایی 1 مرداد 1352 در خانواده پرجمعیت در تهران متولد شد. پدرش ترکزبان و مادرش گیلانی است. دو خواهر و چهار برادر دارد. خودش هم یکی مانده به ته تغار است. او از این جمع، پدر و یکی از برادرانش را در اثر بیماری از دست داده است. فوت پدر چندی پیش حواشیای را هم برایش به همراه داشت که در مورد آن توضیح خواهیم داد. داریوش فرضیایی تحصیلاتش را در رشته گرافیک ادامه داد و با مدرک لیسانش از دانشگاه فارغالتحصیل شد.
مادر پسری
عشق و علاقه وصفناپذیر وی به مادر مهربانش مثالزدنی است. دارویش فرضیایی بارها عکسهای دونفرهی خود و مادرش را در صفحه شخصی خود منتشر کرده و از احساس ستودنیاش نسبت به او سخن به عملآورده است. داریوش همچنین تنها فرزند مجرد خانواده است و بعد از مرگ پدر بهتنهایی همراه با مادرش زندگی میکند. مادر یکجورایی مشاور مدلینگش هم هست و تمام لباسهای عموپورنگ سلیقه اوست.
کودکی عموپورنگ
داریوشخان کودکی عجیبوغریبی را هم پشت سر گذاشت. یا شاید بهتر است بگویم خودش در کودکی عجیبوغریب بود. طرز لباس پوشیدنش، رفتارهایش، خیالپردازیها و ... او را از خیلی از هم سنوسالهایش متمایز میکرد. فیلمهای زیادی که میدید و کتابهایی که میخواند در شکلگیری این شخصیت متفاوت و دوستداشتنی بیتأثیر نبودند. او در مورد خیالپردازیهایش هم میگوید: «تخیل من تا جایی پیش رفت که برای خود یک دوست خیالی پیدا کردم و بیشتر وقتم را با این دوست میگذراندم. برایش حرف میزدم، برنامه اجرا میکردم و فیلمهایی را که بهتازگی دیده بودم، برایش بازی میکردم. این موضوع پدر و مادرم را در مقطعی نگران کرد. اما آنها وقتی دیدند من و این دوست خیالیام کاری به کسی نداریم، دست از این نگرانی برداشتند.» مخاطبین اجراهای داریوش کوچک تنها محدود به همان دوست خیلی نمیشد. او که علاقه زیادی به فیلمهای هندی داشت، بعد از دیدن هر فیلم آن را برای تمام اعضای خانوادهاش اجرا میکرد. این اجراها طرفدارانی هم داشتند و حتی آنقدر جدی بود که بعضیاوقات خواهرش را به گریه وامیداشت. داریوش فرضیایی فعالیت اجرا را در مدرسه هم ادامه داد و نمایشهایی به نوشته خود به اجرا میبرد.
آغاز فعالیت هنری
داریوش فرضیایی از سال ۱۳۷۳ و در ۲۱ سالگی وارد صداوسیما شد و فعالیت خود را با گزارشگری رادیو آغاز کرد. پس از آن در برنامه «عصر جمعه با رادیو» در تیپهای مختلفی ظاهر شد که شاخصترین آنها «گلپسر» و «ننه بلقیس» بود. او با برنامه «ما و شما» که به کارتونهای درخواستی بچهها اختصاص داشت، وارد دنیای تصویر و تلویزیون شد. سال ۷۸ با مجموعه «تورنگ و پورنگ» بین بچهها چهره شد و پس از آن در ماه رمضان سال ۱۳۸۱ با اجرای برنامه کودک و نوجوان و اسم مستعار هنری «عمو پورنگ» بین مخاطبان کودک و بزرگسال محبوبیت یافت. او یک خاطره جالب از مرحوم منوچهر نوذری دارد، زمانی که هنوز ابتدای راه بود و کسی او را نمیشناخت: «زمانی که مرحوم منوچهر نوذری از من تست گرفت، به من گفت تو نمیتوانی در کارت موفق شوی و مرا از اتاق خود بیرون کرد. اما من همان زمان برگشتم و گفتم که من حرفی برای گفتن در کار خود دارم. او ۱۰ سال بعد مرا برای برنامه «صندلی داغ» دعوت کرد و من آخرین مهمان بودم و آنجا از این گفت که کار مرا دوست دارد.»
شرط مادر
فرضیایی به اذن مادر فعالیت هنریاش را آغاز کرد و همواره به عهدش با وی پایبند ماند. مادرش میگوید: «وقتی داریوش به ما گفت که قصد ورود به کار هنری را دارد، از او خواستم کاری انجام ندهد که از ایمان و اعتقاداتش دور شود و وارد خط قرمزهایی مثل رفیقبازی و اعتیاد نشود. خدا را هزار بار شکر که بعد از این همه سال، او درست مثل روز اولش در سلامت کامل است.»
پس از شهرت
از دیگر کارهای فرضیایی میتوان به «شبکه بیطرف»، «یکی و تکی»، «باز باران با طراوت»، «محله گلوبلبل» و… اشاره کرد. وی به همراه امیرمحمد در برنامهای که صداوسیما با همکاری اداره راهنمایی و رانندگی تدارک دیده بود (همیار پلیس) بهعنوان مجری و بازیگر ایفای نقش کرده است. این دو باز باهم در برنامههای دیگری چون «بوستان دوستان پورنگ» و «هزار و شصت و شونزده» و «کتابخانه عمو پورنگ» همکاری خود را ادامه دادند. در این چند برنامه اخیر او با افرادی چون امیرمحمد متقیان، محمدرضا خوارزمی، امیر سهیلی و ابراهیم شفیعی و همکار بوده است. محله گلوبلبل برنامهای است که بزرگترین دکور برنامه کودک تا به الآن با مساحت ۱۵۰۰ متر را داشته است؛ که با مشارکت شهرداری تهران در ۹۰ قسمت ۴۵ الی ۶۰ دقیقهای تولید و بر روی آنتن شبکه دو رفت. گروه برنامهساز عموپورنگ همچنین در نوروز ۱۳۹۴ ویژهبرنامهٔ «عیدانه عموپورنگ» را به مدت هفت روز با همکاری شهرداری منطقه ۵ تهران در بوستان جوانمردان ایران به روی آنتن بردند.
دردسرهای شهرت
حالا عموپورنگ از محبوبترین مجریان تلویزیونی است و از دردسرهای شهرت میگوید: «وقتی به پارک میروم، تنها 10 ثانیه میتوانم آنجا بنشینم. مادرم که به حج مشرف شد بااینکه وظیفهام بود به فرودگاه بروم از من خواست این کار را انجام ندهم. هر شب یواشکی به خانه میروم و صبحها یواشکی از خانه بیرون میآیم. وقتی از من میپرسند شما خود عموپورنگ هستید، میگویم نه عموپورنگ برادرم است.»
کلید دروغ
در زمستان سال ۱۳۹۲ داریوش فرضیایی کلیدی را با نام کلید دروغ در برنامه خود نشان داد که رسانهها و سایتهای اصلاحطلب با توجه به شباهت آن کلید به کلید نشان دادهشده در برنامههای تبلیغاتی حسن روحانی، عملاً آن را توهین به حسن روحانی دانستند. او در پاسخ به شایعات به وجود آمده گفت: «کلید به خاطر کلید کردن آدمها اینطور شد، وگرنه اصلاً کلید نبود و سویچ بود! من به انتخاب مردم احترام میگذارم، به انتخاب من، به انتخاب شما. درباره آن قسمت از برنامه هم روحانیِ ما گفت میخواهد حدیثی از امام حسن عسگری (ع) اجرا کند. مسلم آقاجانزاده (تهیهکننده عموپورنگ) هم که خیلی حساس و دقیق است، مشکلی در این رابطه ندید و قبول کرد. نه سیاست بلدم، نه به آن علاقه دارم و نه چیزی از آن سرم میشود. شما با اجرای من برنامه کودکی میبینید که هیچ ربطی به این فضاها و شایعات ندارد. چنین مسائلی هیچ لطمهای به من نمیزند. بلکه اگر مرا خراب کنید، ذهن ۱۵ میلیون کودک را خراب میکنید. کار من برای کودکان است و ضمیر این موجودات پاک است.»
سلفی با پدر
ماجرای سلفی او با پدرش هم از چشم رسانهها پنهان نماند و واکنشهایی را به همراه داشت. قضیه ازاینقرار است که داریوش فرضیایی 4 روز قبل از فوت پدرش، عکسی سلفیمانندی با پدر مریضاحوالش گرفته بود. این عکس بعد از مرگ پدر منتشر شد و رسانهها اعلام کردند، داریوش فرضیایی با جنازه پدرش هم سلفی گرفته و غیر و ذلک. عموپورنگ در پی تکذیب این شایعه گفت: «خدا برای هیچ فرزندی نخواهد که با پیکر بیجان والدینش سلفی بیندازد.»
کمکاری
عموپورنگ پس از اجرای برنامه «گلوبلبل 2» مدتی در تلویزیون دیده نشد. بهطوری کلی مدتی است کمتر دیده میشود. او تعدد برنامههای کودک و همچنین نداشتن ایدهها و طرحهای جدید را بهعنوان علت کمکاریاش در یکی دو سال اخیر عنوان کرده است.
جورواجور
داریوش فرضیایی در شهریور ۱۳۹۳ به همراه برخی عوامل برنامهاش ازجمله امیرمحمد متقیان به عیادت رهبر ایران سید علی خامنهای رفت.
او چند سال پیش به همراه چندی از هنرمندان ازجمله محمدرضا شریفینیا، محمدرضا گلزار حسام نواب صفوی، الهام حمیدی و نیوشا ضیغمی راهی سفر حج شد و تصاویری از خود با لباس احرام نیز منتشر کرد.
چندی پیش خبر ازدواج داریوش فرضیایی با یلدا باکری سراسر صفحات مجازی منتشر شد. اما این خبر صحت ندارد و عموپورنگ ما همچنان تنها فرزند مجرد مادرش است.
از همین الآن هم دلش برای بچه نداشتهاش میسوزد. داریوش فرضیایی میدید: «گاهی اوقات دلم برای بچه نداشتهام میسوزد. با خودم میگویم شاید نتوانم بهاندازه وقتیکه برای دیگر بچهها گذاشتم، برای بچه خودم بگذارم، اما خب بااینحال فکر میکنم پدر خوبی برای بچهام شوم چون من واقعاً بچهها را دوست دارم.»